جدول جو
جدول جو

معنی بی موجب - جستجوی لغت در جدول جو

بی موجب(مَ / مُو جِ)
مرکّب از: بی + موجب عربی، بی سبب. بیوجه. (آنندراج)، بدون سبب. بدون دلیل. (ناظم الاطباء)، رجوع به موجب شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی خواب
تصویر بی خواب
آنکه نتواند بخوابد، کسی که به خواب نرود
فرهنگ فارسی عمید
(مَ / مُو)
مرکّب از: بی + موج، صاف و برابر و آرام مانند دریا. (ناظم الاطباء)، مقابل مواج. رجوع به موج شود، در شاهد زیر بمعنی کسانی که قدرت دم برآوردن ندارند. و بمعنی خموش و عاجز و مضطر نیز می باشد: اولاً لشکر آل مرتضی که باشند شیرمردان... باشند و.... نه مشبهیان اصفهان و... بی نفسان ابهر. (کتاب النقض ص 475)
لغت نامه دهخدا
تصویری از به موجب
تصویر به موجب
به انگیزی برابر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلا موجب
تصویر بلا موجب
بدون جهت سببب بدون علت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی جواب
تصویر بی جواب
بی پاسخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیم وجب
تصویر نیم وجب
واحد طول معادل نصف وجب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی جواب
تصویر بی جواب
بی پاسخ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی توجه
تصویر بی توجه
بی پروا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی توجه
تصویر بی توجه
Inconsiderate, Neglectful, Obliviously, Offhanded, Uncaring, Unconcerned, Uncritical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی خواب
تصویر بی خواب
Sleepless
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی موقع
تصویر بی موقع
Unseasonable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی خواب
تصویر بی خواب
失眠的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی توجه
تصویر بی توجه
desconsiderado, negligente, sin darse cuenta, improvisado, desinteresado, despreocupado, no crítico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی موقع
تصویر بی موقع
fuori stagione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی توجه
تصویر بی توجه
inconsiderato, negligente, inconsciamente, improvvisato, indifferente, non critico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی خواب
تصویر بی خواب
insonne
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی توجه
تصویر بی توجه
desconsiderado, negligente, despreocupadamente, improvisado, desinteressado, despreocupado, não crítico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی خواب
تصویر بی خواب
insone
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی موقع
تصویر بی موقع
fora de temporada
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی موقع
تصویر بی موقع
不合时宜的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی توجه
تصویر بی توجه
不考虑的 , 疏忽的 , 不注意地 , 随便的 , 漠不关心的 , 不批评的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی خواب
تصویر بی خواب
schlaflos
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی توجه
تصویر بی توجه
nieuprzedzony, niedbały, nieświadomie, przypadkowy, obojętny, niekrytyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی خواب
تصویر بی خواب
bezsenny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی موقع
تصویر بی موقع
poza sezonem
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی توجه
تصویر بی توجه
неуважний , недбалий , неуважно , випадковий , байдужий , некритичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی خواب
تصویر بی خواب
безсонний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی موقع
تصویر بی موقع
поза сезоном
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی توجه
تصویر بی توجه
rücksichtslos, nachlässig, ahnungslos, beiläufig, gleichgültig, unbesorgt, unkritisierbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی موقع
تصویر بی موقع
unzeitgemäß
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی خواب
تصویر بی خواب
бессонный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی موقع
تصویر بی موقع
не по сезону
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی توجه
تصویر بی توجه
бесцеремонный , небрежный , забывчиво , случайный , равнодушный , безразличный , некритичный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی خواب
تصویر بی خواب
insomne
دیکشنری فارسی به اسپانیایی